Powered By Blogger

Thursday, July 15, 2010

روش‌های جالب آرایش در عهد باستان


شاید امروز بیشتر از همیشه به درك این جمله رسیده ایم كه: زن موجود پیچیده‌ای است. جنگهای بسیاری در طول تاریخ به خاطر زنان درگرفته و خونهای بسیاری ریخته شده. زن موجود پیچیده‌ایست و این پیچیدگی باعث جذابیت او در نوع خود می‌باشد. اما در طول تاریخ خانمها و یا بانوان به این درك رسیده اند كه چگونه این جذابیت را حفظ كرده و چگونه بر آن بیفزایند!! هر چقدر آنها زیباتر باشند جذابتر هستند و این صلاح خوفناكترین اسلحه‌ایست كه آنها به آن دست یافته اند. یكی از وسایلی كه به جذابیت آنها می‌افزاید " آرایش" آنهاست. مطلب زیر مستنداتی از جهان باستان درباره زنانی است كه می‌خواستند زیبا بمانند. چگونه؟ با ما در طول تاریخ سفر كنید.
اولین رژ لبها حدود پنج هزارسال پیش درشهر قدیمی ‌اور نزدیك بابل درست شده بود. در مصر همسایه اور كلئوپاترا از هزاران لوازم طبیعی زیبایی استفاده می‌كرده تا قدرت ارغوانی افسانه‌ای خود را حفظ كند. عطرهای او به طور یقین چهره تاریخ را عوض كرد، زیرا "مارك آنتونی" شیفته رایحه دلپذیر عطرهای او شده بود. "كلئوپاترا " مرتباً با شیر الاغ، گل سرخ و نعنای هندی حمام می‌گرفت و از لوازم آرایشی ساخته شده و دانه‌های ساییده شده كنجد استفاده می‌كرد.
 
او نظیر بیشتر زنان مصری علاقه وافری به استفاده از حنا و روغن گردو برای سیاه‌تر و درخشانتر كردن گیسوانش داشت و از مدادهای مشكی ابرو و چشم استفاده می‌كرد كه از پودر سنگ سرمه یك ماده فلزی شكننده و ترد با رنگ درخشان مایل به آبی درست شده بود تا تاثیر نگاهش را دوچندان كند. سایه‌های آبی و سبز زیبای چشم او چیزی غیر از پودر بسیار نرم سنگهای كم بهاتر مانند لاجورد و مالكیت نبود كه نه تنها پوست را از تابش اشعه‌های قوی خورشید محافظت می‌كرد بلكه مصرف آرایشی نیز داشت. لوازم آرایشی دیگر كلئوپاترا، كه چندان چنگی به دل نمی‌زند، رژلبها و روژگونه‌های او بودند كه رنگ قرمز ارغوانی داشتند و از تخم مورچه پودر شده و كنه قرمز ساییده شده درست می‌شدند.
زنان تبسی (=Thebes منطقه ای در مصر باستان) به خوبی می‌دانستند كه چگونه از رنگها و پودرهای طبیعی برای صورت، بدن و موهایشان استفاده كنند. ملكه‌ها و بانوان نجیب زاده مصری را با كوزه‌های مرمر سفید، دفن می‌كردند كه محتوی لوسینها و معجونهایی بود كه به تمام بدنشان می‌مالیدند. در گورهای این زنان، جعبه وسایل آرایش، برای جهان پس از مرگشان قرار داده می‌شد كه حاوی مدادهای چشم، ریمل، موم زنبور و آینه‌هایی بود كه از مس بسیار صیقل یافته درست شده بود و دسته‌هایی از عاج حكاكی شده داشت. در مقایسه با سایر فرهنگهای آن زمان، مصریها بسیار به ظاهر خود می‌رسیدند و بدان می‌بالیدند. پس جای تعجب نیست اگر نقشهای ترسیمی ‌از آن دوران كه در مقبره‌های متعلق به پنج هزار سال پیش از میلاد مسیح، یافت شده كاربرد وسیع لوازم آرایش چشم و ابرو را نشان می‌دهد. جای شگفتی است كه بازمانده‌های لوازم آرایش چشم كه در اهرام ثلاثه یافت شده حاكی از آن است كه این لوازم را از مواد سختی نظیر سولفید سرب و زغال درست می‌كرده اند كه ممكن بود چشمها را ناراحت و ملتهب كند. مواد آرایشی صورت به رنگ قهوه ای متمایل به قرمز حاوی خاك رسی بود كه درصد بالایی آهن داشت و به صورت مصریان رنگ خاصی می‌داد و حتی دوای ضد چین وچروك نیز وجود داشت كه از گاو وحشی و تخم شترمرغ درست شده بود! خوشبختانه این داروهای طبیعی در طول زمان به دست فراموشی سپرده شده اند، اما سایر ابداعات مصریها تا امروز باقی مانده اند. بیشترین امتیاز اختراع اولین لوازم آرایش و زیبایی را می‌توان به مصریان قدیم داد. آنها علاقه خاصی به خوشبو كننده‌های بسیار معطر داشتند، لوازمی ‌قدیمی ‌مانند ظرفهای حاوی عطرهای بسیار گرانبها و اسانسهای روغنی برای خوشبو كردن صاحبانشان در "زندگی پس از مرگ" در اهرام پیدا شده است.
 
بازرگانان عرب كه درخاورمیانه سفر می‌كردند و محموله‌های گرانبهای ادویه، كندر و درخت مرمكی (Myrrh) بار شترهایشان بود، این روغنهای معطر را می‌فروختند. این محموله‌ها قیمت گزافی داشتند و حتی گاه قیمتشان بیشتر از طلا بود. ازدستور العملهای زیبایی كه ازق رون گذشته به دستمان رسیده می‌توانیم اطلاعات مفیدی كسب كنیم. مصریان قدیم اولین كسانی بودند كه علاوه بر لوازم آرایشی و عطریات، صابون را به وسیله پاك كننده طبیعی به نام ساپونین Saponin درست می‌كردند. همچنین چربیهای حیوانی و روغنهای معطر را به صابون افزودند و آن را به عنوان پاك كننده‌های خانگی و وسیله‌ای برای استحمام بكار بردند. آشوریان نیز به آبهایی كه در آن استحمام می‌كردند روغنهای معطر گرانبها می‌افزودند و در حفظ سلامت و بهداشت شخصی خود بسیار دقیق بودند. محصولات نرم كننده‌های پوست بدن بسیار شهرت داشتند و موادی كه بر پوست بدن می‌مالیدند برای اولین بار در حدود هزار سال پیش از میلاد مسیح بكار برده شدند. این مواد را از پودر سنگ خارا درست می‌كردند و زنان آشوری برای ماساژ بدن و نرم كردن پوست از آن استفاده می‌نمودند. مصریان و آشوریان پیش از دوش گرفتن (كاری كه بیشتر مواقع انجام می‌دادند)، با مشتی شن بدنشان را به شدت می‌مالیدند تا منفذهای پوستشان تمیز شود. زنان و مردان آشوری بسیار به موهای خود می‌بالیدند و همیشه آنها را با دقت خاصی می‌بافتند، روغن می‌زدند و معطر می‌كردند. گلوله‌های كوچكی از موم معطر خود را نزدیك پوست سر قرار می‌دادند تا در طول مراسم تشریفاتی بوی آنها به كمك گرمای بدن آزاد و از طریق تعرق به گردن سرازیر شود و تا اواخر شب نیز بوی آنها باقی بماند، مردان ریشهایشان را مانند درختان زینتی به اشكال عجیب و غریبی می‌بافتند و می‌آراستند، موی صورتشان نمادی از قدرت و استقامت بود و حتی چند ملكه مصری در تشریفات خاص ریش مصنوعی زراندود می‌گذاشتند.
همان طوركه در جعبه لوازم آرایش توتو Thuthe زن یك نجیب زاده، كه در موزه بریتانیا نگهداری می‌شود دیده ایم، آرایش شب نیاز به وقت بسیار داشت. وسایلی كه دراین جعبه می‌یابیم عبارتند از: كفشهای راحتی (صندل)، بالش كوچكی برای قراردادن بازوان (به منظور استراحت، زیرا آرایش كردن بسیار وقت می‌گرفت) سنگ پا برای نرم كردن پوست و زدودن موهای بدن، مدادهای چشم از جنس چوب و عاج كه با پودرهای رنگی استفاده می‌شد، یك ظرف برنزی برای تركیب رنگها و سه كوزه برای كرمهای صورت.
یونانیان قدیم نیز چیزهایی درباره آرایش می‌دانستند، گرچه ریمل آنها تركیبی از صمغ و دوده بود كمی‌ خشن به نظر می‌رسید. زنان یونانی گونه‌هایشان را با خمیرهای گیاهی كه از میوه توت و دانه‌های له و خرد شده درست شده بود رنگ می‌كردند تا بدانها رنگ درخشان و سالمی ‌دهند. همچنین عادت خطرناكتری را رواج دادند و آن استفاده از سرب سفید و جیوه برای پوست صورتشان بود تا رنگ صورتشان مانند گچ سفید به نظر رسد. اما این مسئله برای آنها ناشناخته بود كه فلزهای سنگینی مانند اینها از طریق پوست جذب می‌شود و منجر به مرگ زودرسشان می‌گردد. این عادت تاسف انگیز تا قرون متمادی به طول انجامید. جالینوس، پزشك یونانی، این مسئله را تشخیص داد و نوشت: "چهره زنانی كه اغلب صورتشان را با جیوه رنگ می‌كنند، با وجود سن كم مانند صورت میمون پیر و چروكیده می‌شود." شهرت جالینوس هم به دلیل مهارت فوق العاده اش در پزشكی بوده و هم به خاطراینكه برای اولین بار كرم سردی از موم زنبور، روغن زیتون و گلاب درست كرده وی همچنین مشاهده كرد كه حلزونهای باغی خوب له شده، مرطوب كننده بسیار موثری هستند و برای چند قرن این موجودات را در لوازم آرایشی بكار می‌برند.
رسم دیگر یونانیان كه كمی ‌خوشایند تر از رسوم پیش می‌نمود استفاده از حنا برای رنگ كردن ناخنهای انگشتان دست و پا به همان ترتیبی كه ما امروزه ناخنمان را لاك می‌زنیم بود. همچنین از موی بز رنگ شده، ابروی مصنوعی درست می‌كردند و به كمك صمغها و رزینهای طبیعی، به پوست خود می‌چسباندند. با این وجود، رومی‌ها بودند كه بسیاری از عادات زیبایی امروزی را بوجود آوردند. با گسترش امپراطوری روم در اروپا، استحمام روزانه در حمامهای عمومی ‌كه با گلاب معطر شده بود بسیار رواج یافت. همچنین رومیها به ساختن تیغهایی از برنز صیقل یافته عادت تراشیدن ریش را در بین مردان شایع كردند. زنان و مردان نجیب زاده به استحمام با شیر الاغ ادامه دادند و ملكه پوپایا هنگام سفر الاغهایش را نیز با خود می‌برد. همسر نرون" Neron " مردان نجیب زاده به استحمام با شیر الاغ ادامه دادند تا شیر مورد نیاز برای حمام را داشته باشد. زنان اشراف رومی ‌كاربرد لوازم آرایش طبیعی را با مداد كشیدن به دور چشمانشان، رنگ كردن گونه‌هایشان با خمیرقرمز رنگی كه از پوست سوسك درست شده بود و با مالیدن روغنهای معطرو خوشبو به موهایشان در بریتانیا رواج دادند. یكی از جنبه‌های ظاهری آرایش كه وقت بسیار زیادی هم می‌گرفت رنگ كردن موها بود. رومیها عادت داشتند كه انواع گوناگونی از رنگ موهای طبیعی را بكار بردند كه یكی از آنها از آهك زنده و خام معدنی كه رنگ طلایی قرمز درخشانی به موهایشان می‌داد، درست می‌شد. با خیساندن پوست گردو در روغن زیتون، روغن گردو درست می‌كردند تا موهایشان به رنگ قهوه ای پر رنگ درمی‌آید و دیگر خاكستری یا سفید نشود. در روم قدیم، موی بلوند و بور را نماد بدی می‌دانستند. اما با ورود دختران برده اسكاندیناوی، زنان اشراف شروع به رنگ كردن موهای سیاه خود به رنگهای روشنتر و بلوند كردند و برای این كار از دم كرده غلیظ گل و میوه درخت زعفران استفاده می‌كردند. اكلیل كوهی میوه درخت سرو كوهی – از مواد اصلی داروهای تقویتی مو بودند كه جلو ریزش مو را می‌گرفتند و گلهای زعفران و موم زنبور نیز برای نرم كردن پوست به كار می‌رفت. "پلینی دی الدر" نیز كار برد بسیاری از لوازم طبیعی زیبایی كرم میوه به، زعفران و گلاب فاسلیس را ذكر كرده است. همچنین در یادداشتهای وی به كاربرد وسیع عطر پر دوام و غلیظ چیپر از شهر سیپروس بر می‌خوریم. بسیاری از این مواد هنوز در لوازم آرایش امروزی وجود دارند و می‌توان آنها را دربسیاری از داروهای خانگی موثر به كاربرد. ماده طبیعی دیگری كه خوشبختانه در اثر مرور زمان طرد شد و امروز مورد استفاده قرار نمی‌گیرد عبارت است از فضله كركودیل كه ممكن است باور نكنید، اما ماسك صورت بسیار مشهوری در روم بود.

Tuesday, July 13, 2010

ماجرای زنی که مد و نمایش فشن را به ایران آورد

در سال ۱۳۲۱ زینت جهانشاه به همراه همسرش از سوئیس به ایران برگشت. یک سال بعد، او خیاطخانه خود را در خیابان امیریه تأسیس کرد و با همراهی ۵کارگر هر آن چه را که در طول سفرها و اقامتش در فرنگ آموخته بود به خانم های تهرانی عرضه کرد . جهانشاه برای این که مشتریان علاوه بر آشنایی با طرز کار او، برای اولین بار مجموعه لباس و مد را بشناسند، خیاطخانه خود را با یک نمایش مد لباس افتتاح کرد.
سال ها پیش از آن یعنی حدود ۱۹۳۱ میلادی، او که تا کلاس دوم متوسطه در دبیرستان ژاندارک تحصیل کرده بود، به همراه پدرش سرهنگ حبیب الله فرود سرپرست محصلان وزارت جنگ آن روزها ایران را به مقصد آلمان ترک کرد .
سرهنگ برای مأموریت به برلن رفت و دخترش را به مدرسه دخترانه لته فراین که یک آموزشگاه بین المللی معروف بود، سپرد . لته فراین جایی بود که دخترها با علم خانه داری تکمیلی، آشنا می  شدند و علاوه بر آن باید چیزهایی را مثل تندنویسی و ماشین نویسی، هم یاد می گرفتند .
 به مدت یک سال و نیم علوم قضائی، آشپزی ، پرنده شناسی، حیوان شناسی و حتی نحوه ذبح و تمیز کردن و پختن جانوران، خیاطی، لباسشویی، اتو و رفو ، وصله کردن لباس و … هم در این مدرسه به زینت جوان تعلیم داده شد. بعد از آن او با یک افسر ازدواج کرده و برای اقامتی که دو سال و نیم طول کشید راهی برن پایتخت سوئیس شد. آنجا بود که زینت علاقه خود را به هنر خیاطی جدی تر از گذشته دنبال کرده و یک سال تمام را صرف یادگرفتن روش برش روی مانکن از یک خانم سوئیسی کرد. گرچه وابستگی نظامی شوهرش باعث شد آنها سوئیس را هم ترک کنند اما در عوض به شهری پاگذاشتند که یکی از مراکز اصلی صدور مد به تمام دنیا بوده و هنوز هم هست ؛ پاریس.
از بوتیک های پاریس تا خیاطخانه تهران
زینت جهانشاه تخصص خیاطی خود را در پاریس گرفت. او چنان در کار خود ورزیده شد که لباس های رسمی خودش را هم می دوخت و با آن لباس ها در جمع آشنایان به زنی خوش پوش، معروف شد.
پیش از آن که جنگ جهانی آغاز شده و او و خانواده اش به سوئیس برگردند، زینت خبردار شد که پیر بالمن طراح معروف سال های دور برای مادرش بوتیکی باز کرده و برای خیاطخانه های پاریس لباس طراحی میکند. البته بالمن آن روزها چندان شناخته شده و معروف نبود و آشنایی دخترک ایرانی با او به این خاطر بود که زینت از مشتریان مادر بالمن به حساب میآمد.
جهانشاه از این مادر و فرزند هنرمند، خواست که مدتی در کنارشان با طرز برش و دوخت آنها آشنا شود. با این تقاضا موافقت شد و در مدت یک ماه این ی به رموز خیاطی مدرن وقت، همین طور طرز اداره یک بوتیک پی برد. همین قضایا به او کمک کرد تا یک سال پس از بازگشت به وطنش بتواند اولین بوتیک ایرانی را در تهران تأسیس کرده و نام خود را به عنوان اولین کسی که پای مد را به ایران باز کرد، در تاریخ ثبت کند.
نمایشی که خیاطخانه او را معروف کرد
با فرستادن کارت دعوت و پیغام و چند تلفن به خانم های معتبر ، زینت موفق شد پای حدود ۱۵ نفر از زنان سرشناس شهر را به نمایش افتتاحیه خیاطخانه اش باز کند. بیشتر این خانم ها، از فرنگ رفته ها بودند و با نمایش مد لباس، آشنایی داشتند .
در این مراسم ۹۰ دست لباس زنانه مخصوص صبح، عصر و شب به نمایش گذاشته شد . معرفی لباس ها را هم خود جهانشاه برعهده داشت و موقع نمایش هر کدام، اسم و توضیحاتی درباره شان میداد. جالب است بدانید نام تمام این لباس های ایرانی از روی فصول سال یا گل ها انتخاب شده بود. هر چند که جنس پارچه هایشان مثل تمام پارچه های مصرفی آن سال ها، فرنگی بود و متری ۲۰ تا ۲۵ تومان، قیمت داشتند.
مد لباس های طراحی شده توسط جهانشاه هم، بیشتر مطابق مد کریستین دیور بود. او در این باره می گوید: دیور در آن موقع مد جدیدش را با دامن های بلند عرضه کرده بود و اغلب لباس ها دامن بلند، با ترکهای باریک بودند. مثلاً خانم صفیه فیروز که در برنامه حضور داشت چون تازه از پاریس به تهران آمده بود، لباسی به همین مدل به تن داشت.
البته این لباس ها نه تقلید از دیور، بلکه آمیزه ای از طرح های او و دید شخصی جهانشاه بود؛ پالتوها گشاد و آزاد بودند با آستین های سرخود گشاد و یقه های بسته. کت و دامن ها مناسب اعتقادات زنان ایرانی طراحی شده بود و پیراهن های شب به سبک دکولته ؛ و به جلوی این لباس ها قسمتی اضافه می شد که به تن بایستد !
در این لباس ها از مخمل استفاده شده و  کفش ها نوک گرد و بی پاشنه و باریک بودند. اما از پالتو پوست و کلاه در این مجموعه خبری نبود ؛ چرا که قیمت پوست گران بوده و در نتیجه امکان فروش وجود نداشت . از طرف دیگر جهانشاه، کلاهدوز خوبی سراغ نداشت تا طرح هایش را به او بدهد و برای نمایش خود از آن کلاه ها استفاده کند، در عوض کیف های مدل موت که هر دو دست در داخل کیف قرار می گیرد به نمایش گذاشته شده بود و روی لباس های شب پولک و منجوق دوزی دیده می شد.
این لباس ها بیشتر به رنگ سیاه و قهوه ای و قیمتشان به عنوان مثال برای پیراهن بعدازظهر ۵۰ تومان و پالتوها ۱۰۰ تومان بود . نمایش دو ساعت و نیم طول کشید و اتفاقاً نه تنها خانم های حاضر در مجلس، بلکه تمام آنها که وصف نمایش خیره کننده خیاطخانه جهانشاه را شنیده بودند ، استقبال زیادی از جادوی مد او کردند.
مانکن های باحیا
مانکن هایی که باید لباس های این برنامه در تن آنها نمایش داده می شد از بین خانم ها و دختران دوست و آشنا انتخاب شده بودند. خوشبختانه چون محیط خیاطخانه و این برنامه خاص کاملاً زنانه بود، از طرف خانواده این مانکن های آماتور و خودشان مخالفتی صورت نگرفت. اما به هر حال آموزش طرز راه رفتن ، ایستادن و نمایش لباس دردسرهای زیادی داشت.
این دخترخانم ها بین ۱۸ تا ۲۵ سال سن داشتند و پرو و آماده کردن لباس هایشان ۳ ماه طول کشید. البته برخلاف تصور گیسوان مانکن ها ساده و بی آرایش بود، چون در آن زمان سلمانی رفتن و آرایش مثل امروز، امری عادی نبود. طفلی ها نه تنها بابت این مانکن شدن از زینت جهانشاه دستمزدی نگرفتند، بلکه تعدادی از لباس ها را هم خریدند و رفتند!
البته تخفیف مناسبی به آنها داده شد، ولی اجرت دوخت لباس در خیاطخانه برای دیگران به این شرح بود: لباس روز از ۱۱۰ تا ۱۵۰ تومان ، لباس شب بین ۲۰۰ تا ۲۵۰ تومان ، کت و دامن یا پالتو با روسری۳۰۰ تومان.
مد، زیبایی نمی‌آورد
«زمانی که من کار خیاطی را شروع کردم وسایل به حد کافی نبود. ۱۲ سال از شروع کارم می گذشت که خانمی به نام آنتوانت که همکلاسم در دوران دبیرستان ژاندارک بود، دستگاهی به ایران آورد که قلاب کمر تهیه می کرد و منگنه می زد. حتی کسی نبود که کمر درست کند و مجبور بودیم کمر لباس ها را خودمان با دردسر زیاد در خیاطخانه تهیه کنیم.»
گفتنی های جهانشاه از شروع کار بوتیکش زیاد است. اما ۱۰ سال پس از افتتاح خیاطخانه بود که او به فکر استفاده از طرح لباس های قدیمی در کار خود افتاد: با الهام از لباس های موزه مردم شناسی، مانتویی طراحی کردم که شبیه ردای مردان قدیمی بود و آستین های راسته گشاد داشت. این مانتو با استقبال زیادی روبه رو شد.
زینت جهانشاه عقیده جالبی در مورد مد و بازگشت آن در دوره های زمانی متوالی دارد. او می گوید: طی سال ها خیاطی به این نتیجه رسیدم که مد سیر دورانی دارد، مثلاً خیلی از مدل های مجموعه من بعد از سال ها دوباره متداول شدند.
اما نظر یک لیدر مد و طراحی که به مردم خوراک پوشاکی می دهد، درباره پدیده مد چیست؟ جهانشاه می گوید:شیک پوشی خیلی خوب است ولی نباید خیلی آلامد شد و دربست و چشم بسته از مد پیروی کرد. همیشه پیرو مد بودن، زیبایی نمی آورد بلکه رعایت اعتدال و شخصیت در لباس پوشیدن است که یک خانم را برازنده جلوه می دهد . به اعتقاد من یکی از اصول شیک پوشی خانم ها، همان ساده پوشی و رعایت تعادل مد است.
آخر قصه
زینت جهانشاه تا سال ۱۳۴۷ کار خیاطی را ادامه داد. در این مدت چندباری محل خیاطخانه اش را تغییر داد، تا این که بالاخره بعد از تولد دخترش زهراکم کم خود را بازنشسته کرد. او شروع کننده راهی بود که با تأسیس خیاطخانه های متعدد و رواج مد و مدگرایی در ایران، آرام آرام رشد کرده و حالا از مرز ۶۰ سالگی هم گذشته است.